قدر آنچه را دارید بدانید

غلمحسین ریاحی

بندرت اتفاق می افت از آنچه داریم راضی و خوشحال باشیم و همیشه از آنچه نداریم ناراحت و غصه دار هستیم . شوپنهاور

تقریبا نود در صد پیش آمد های زندگی ما موافق و مساعد است . و ده در صد بقیه بر خلاف میل و دلخواه ماست . اگر خواهان آن هستید که زندگانی خوبی داشته باشید باید افکار خود را در آن نوددر صد چیزهای مساعد و موافق متمرکز کنید و آن ده در صد بقیه را بدور افکنید .

در مقابل اگر خواهان نگرانی ، تلخی ، ناکامی و مشکلات دیگر هستید می توانید توجه خود را به آن ده درصد بی اهمیت معطوف داشته و اکثریت نزدیک به تمام را که باعث خوشی شماست فراموش کنید . از شما می پرسم :

• آیا حاضرید چشم های خود را به یک میلیون تومان بفروشید ؟
• در مقابل قطع هر دو پای خود چقدر مطالبه می کنید،
• دست را چطور ؟
• قوه شنوائی خود را چند می فروشید ؟ و ...

این ها را روی هم جمع کنید ، آنوقت ببینید که حاضر نیستید آنچه را که دارید با تمام ثروت هائی که تمام ثروتمندان عالم روی هم انباشته اند معاوضه کنید . ولی آیا قدر این نعمت ها را می دانید ؟ خیر !

صبح که از خواب بر می خیزید نعمت هائی را که خداوند به شما ارزانی داشته است را بشمارید و این عادت را از بهترین عادت های خود بدانید . دو چیز باید هدف زندگی شما قرار گیرد : اول بدست آوردن آنچه می خواهید و سپس متمتع شدن از آن ، فقط عاقل ترین و داناترین اشخاص هستند که به هدف دوم می رسند . 

چگونه برنده بزرگ بازی زندگی باشیم ؟

غلامحسین ریاحی

برای برد در بازی زندگی ، باید به رعایت قواعد و قوانین این بازی تن در داد . رعایت قوانین می توانند ما را در برد بازی زندگی یاری دهند .

زندگی ، بازی بزرگ داد و ستد است . آنچه را که بکاریم ، درو می کنیم . اگر به کسی عشق ببخشیم او هم به ما عشق خواهد بخشید .

هر آنچه در خیال بپروریم و تصور کنیم ، دیر یا زود ، در زندگی به ما باز خواهد گشت . باید به نیروی خیال آموزش دهیم تا تنها نیکی ها را تصویر کند و ببیند .

هر آنچه را که بخواهیم به ما داده خواهد شد . هر آنچه را که طلب کنیم ، خواهید یافت . هر دری را که بکوبیم ، آن در به روی ما باز خواهد شد .

هر آرزوئی ، خواه به زبان آمده ، و خواه نهفته در دل ، یک استدعاست و چه بسیار پیش آمده که همه ما از بر آورده شدن ناگهانی آرزوئی حیرت کرده ایم . بی هیچ ترسی آرزو کنیم ، آرزوی ما بر آورده خواهد شد .

ترس دشمن زندگی آدمی است ، ایمان را جانشین ترس کنیم .

نگران نباشیم . نگرانی معنا و مفهومی ندارد . چرا نگران باشیم ؟ شاید آنچه سبب نگرانی ماست ، هر گز پیش نیاید . تنها خیر و نیکی می تواند به زندگی آدمی راه پیدا کند .

دست از شکایت و ایراد گرفتن بردارید

مردان عمل هیچ گاه شکوه و شکایت نمی کنند ، به ویژه  از سخت بودن صخره ها ، ابری بودن آسمان یا سرد بودن هوا .

پذیرفتن یعنی شکایت نکردن و شادی یعنی شکوه نکردن از چیزهایی که در مورد آن ها هیچ کاری نمی توان کرد . شکوه کردن پناهگاه کسانی است که هیچ اتکایی به خود ندارند .

شکایت کردن به دیگران فایده ای ندارد . اجازه دادن به آن ها هم که بار احساس بیچارگی یا ترحم خود را بر سر شما نیز بریزند دردی را دوا نمی کند . شکوه و شکایت کردن منتهای حماقت است ، وقتی است که تلف شده است ، وقتی که امکان داشت با انجام فعالیت های مبتنی بر عشق به خود استفاده های بهتری از آن کرد .

هرگز در صدد تلافی بر نیائید

غلامحسین ریاحی

دشمن خود را دوست بدار[1]       

هر کس به مجازات عمل بد خود خواهد رسید . کسی که این نکته را بخاطر بسپارد با هیچکس خشمگین نخواهد شد و به کسی دشنام نخواهد داد و هیچکس را سرزنش نخواهد کرد ، کسی را نخواهد رنجاند و از هیچکس کینه به دل نخواهد گرفت .

وقتی شما از دشمنان خود کینه به دل می گیرید ، آنها را بر خواب و خوراک ، فشار خون ، سلامتی ، حتی خوشی و شادی خود مسلط می کنید و قدرتی برای انجام این مقصود به آنها می دهید . اگر دشمنان شما بفهمند که تا چه اندازه توانسته اند شما را نگران و پریشان کنند از شادی به رقص خواهند آمد .

هر گز در صدد معامله با کسی بر نیائید ، زیرا اگر به چنین کاری مبادرت کنید خود را بیشتر از آن اشخاص اذیت خواهید کرد . به عوض اینکه از دشمنان خود کینه به دل بگیرید بحال آنها ترحم کنید و خدا را شکر گوئید که طبیعت شما را مانند آنها بار نیاورده است . بجای اینکه در صدد انتقام گرفتن از دشمنان بر آئید شایسته است حسن تفاهم ، همدردی ، کمک و بخشش و دعای خیر خود را نثار آنان کنید .

راه های کاشتن بذرآرامش و سعادت درذهن

غلامحسین ریاحی

قانون1 :

بیائید ذهنتان را سرشار از فکر آرامش، شجاعت، سلامتی و امید کنید زیرا زندگی شما همان چیزی است که ذهنتان می سازد .

قانون 2 :

بیائید حتی با دشمنان حتیٌ الامکان درگیر نشوید ، زیرا این کار بیشتر از آن که آنها را آزرده خاطر کند، از شما نیرو می گیرد . بیائید حتی یک دقیقه را هم صرف فکر درباره کسانی که دوست ندارید نکنید .

قانون 3 :

الف : به جای نگرانی درباره ناسپاسی ، انتظار ناسپاسی داشته باشید . یادتان باشد که حضرت مسیح فقط در یک روز ده آدم جذامی را شفا داد وفقط یک نفر از او تشکر کرد .

ب : یادتان باشد که تنها راه دست یافتن به خوشحالی وسعادت ، انتظار تشکر از دیگران نیست ، بلکه بخشش را باید به خاطر شادی بخشش دوست داشت .

د : یادتان باشد که سپاسگزاری را باید همچون بذری کاشت بنابراین اگردوست دارید ، فرزندانتان آدمهای شکرگزاری بار بیایند ، باید این صفت را به آنها بیاموزید .

قانون4 :

همیشه چیزهایی را که باید شکرشان را به جا بیاورید بشمارید ، نه مشکلاتتان را .

قانون 5 :

از دیگران تقلید کورکورانه نکنید . خودتان را بشناسید وخودتان باشید زیرا حسادت یعنی جهل و تقلید یعنی خودکشی .

قانون 6 :

وقتی تقدیر به دستتان یک لیمو ترش میدهد ، از آن شربت درست کنید .

قانون 7 :

با اندکی شاد کردن دیگران ، اندوه خود را از یاد ببرید . وقتی به دیگران نیکی می کنید به خود نیکی کرده اید .