سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

وزن این دعا !

روزی زنی فقیر به فروشگاهی وارد شد و از فروشنده غذای کافی برای روز عید فرزندانش خواست . فروشنده از او پرسید : چقدر پول دارد ؟

زن پاسخ داد : شوهرم چندین ماه است که مریض شده است . در حقیقت هیچ پولی ندارم که در عوض بدهم . فقط می توانم دعایتان کنم .

فروشنده که مردی بی اعتقاد بود به طعنه گفت : دعایت را روی کاغذ بنویس ، به اندازه وزن آن می توانی غذا ببری .

زن بی درنگ کاغذی از کیفش در آورد و گفت : این دعای کوچک من است که دیشب در حالی که به شوهر بیمار خود می نگریستم نوشتم .

روی کاغذ نوشته شده بود : خداوندا تو پناه من هستی ! توهر آنچه را که برای عید فردا لازم دارم فراهم خواهی کرد ؛ حتی پیش از آنچه من نیاز دارم به طوری که آنرا با سایر فرزندان تهیدست در روز عید سهیم خواهم شد .

مرد دعا را خواند و خندید ، کاغذ را روی ترازو گذاشت و گفت : خب ببینم ، این کاغذ به اندازه ی چقدر غذاست ؟

او با تعجب دید وقتی یک پاکت آرد روی کفه ترازو گذاشت هیچ اتفاقی نیفتاد . چیزهای دیگر روی ترازو گذاشت اما عقربه آن اصلا تکان نخورد .

سر انجام به زن گفت : نمی دانم امروز چه شده است که این ترازو کار نمی کند ، اما من زیر قولم نمی زنم . هر چه که لازم داری بردار چرا که به نظر می رسد کاغذ تو از همه ی اجناس این فروشگاه سنگین تر است !

زن فقط چیزهایی را که برای عید نیاز داشت ، برداشت و با چشمانی اشک آلود از فروشنده تشکر کرد و به راه افتاد و در دل خدایی را که نیازهای پیروانش را بر آورده می سازد ، ستایش کرد .

فروشنده بعدا متوجه شد که ترازو سالم بوده و بعد از خود پرسید : پس چطور آن موقع خراب شد ؟ چرا آن زن پیش از آمدنش دعا را نوشته بود ؟ قلبش متحول شد و در نتیجه او نیز به جمع پیروان خدا پیوست .  


سید جمال الدین اسد آبادی  

اسد آبادی متفکر سیاسی که اتحاد مسلمین را رقم زد  

سید جمال الدین اسد آبادی در سال 1217 هجری شمسی ، در« اسد آباد» همدان در خانواده ای روحانی چشم به جهان گشود . نسب وی به امام حسین ( ع ) بر می گردد . پدرش سید صفدر و مادرش سکینه بیگم بود . سید جمال الدین از پنج سالگی قرآن و کتاب های فارسی و قواعد عربی را نزد پدرش آموخت و به خاطر استعداد و نبوغی که داشت ، با تفسیر قرآن آشنا شد و برای تحصیل به شهرستان قزوین و سپس به تهران عزیمت کرد  .

در سال 1228 شمسی ، عازم نجف شد و از محضر دو مرجع تقلید بزرگ زمان شیخ « مرتضی انصاری » در فقه و اصول و « ملاحسینقلی درجزینی همدانی » در اخلاق و عرفان بهره های علمی و معنوی فراوان برد . ایشان بنا به دستور شیخ انصاری ، عازم هند شد و در آن جا ضمن آشنایی با علوم جدید ، کوشش کرد تا مردم و بویژه مسلمانان را علیه استعمار انگلیس به مبارزه وا دارد ، اما به دلیل سلطه همه جانبه انگلیسی ها پس از یک سال و نیم اقامت در آن دیار ، مجبور به ترک آن جا شد و به ممالک عثمانی رفت و چون با حسادت علمای درباری آن جا مواجه شد ، ناگزیر به مصر عزیمت کرد.

در مصر توانست یک نهضت فکری ضد استعمار و ضد انگلیس را پایه گذاری کند و تشکیلاتی به نام « انجمن مخفی » به وجود آورد ، اما بر اثر فشار انگلستان مجبور به ترک مصر شد . این حرکت فکری توسط شاگردانش از جمله « شیخ محمد عبده » دنبال شد و در سالهای بعد زمینه ساز قیام مردم مصر علیه استعمار انگلستان گردید . سیدجمال پس از ترک مصر ، مدتی در هند ماند و آنگاه روانه اروپا شد . در پاریس با همکاری محمد عبده دست به انتشار روزنامه « عروه الوثقی » زد .

چند سال بعد سید به دعوت ناصر الدین شاه به ایران آمد و گمان می کرد که می تواند با نزدیکی به شاه اندیشه های خود را به اجرا بگذارد ، اما چون ماهیت و طبع شاهانه با هیچ اصلاحی موافق نبود و سید نیز آشکارا شاه را عامل بدبختی های مردم معرفی می کرد ، از ایران اخراج شد .

سید جمال بعد از مدتی برای دومین بار به ایران آمد ، به آستانه حضرت عبدالعظیم در شهر ری تبعید شد و در آن جا با وجود کنترل مأموران به تشکیل جلسات مختلف اقدام کرد و مردم را به قیام علیه بیدادگری های شاه تشویق می کرد و شاه نیز که وجود او را در ایران به زیان خود می دید ، دستور داد مجدداً او را در حالی که به شدت بیمار بود ، از ایران اخراج کنند.

سید جمال پس از اخراج از ایران وارد بصره و در آن جا با همکاری یکی از مجتهدین و رهبران قیام مردمی ( سید علی اکبر شیرازی ) نامه ای به آیت الله العظمی سید حسن شیرازی نوشتند و در این نامه ظلم های فراوان شاه به مردم ایران را متذکر شدند . برخی معتقدند که این نامه در صدور فتوای مشهور تحریم تنباکو از جانب آیت الله شیرازی و قیام حاصله از آن ، تأثیر بسزایی داشت.

حضور اسد آبادی در عراق تأثیر بسزایی بر حیات فکری ، سیاسی و اسلامی شهرهای شیعه نشین و گسترش تبلیغ و دعوت در جامعه اسلامی گذاشت . او برای علما و محافل فرهنگی سایر شهرهای بزرگ عراق بویژه نجف و کربلا ، شخصیتی شناخته شده بود . همه او را به عنوان رهبر حرکت « تجدید در اسلام » می شناختند و این شناخت را از طریق روزنامه « عروه الوثقی » و « مجله قانون » که در لندن به زبان فارسی منتشر می شد و سید نیز در نشر آن سهیم بود ، کسب کرده بودند .

وی مهمترین دردهای جامعه اسلامی را استبداد حکام ، جهالت و بی خبری توده مسمانان و عقب ماندن از کاروان علم و تمدن ، نفوذ عقاید خرافی در اندیشه مسلمانان و دور افتادن آن ها از اسلام نخستین ، جدایی و تفرقه میان مسلمانان به عناوین مذهبی و غیر مذهبی و نفوذ استعمار غربی می دانست . سید درمان این دردها را در مبارزه با خودکامگی مستبدان ، مجهز شدن به علوم و فنون جدید ، بازگشت به اسلام نخستین و دور ریختن خرافه ها و پیرایه هایی که به اسلام بسته شده است ، ایمان و اعتماد به مکتب ، مبارزه با استعمار خارجی ، اتحاد اسلام ، دمیدن روح جهاد به کالبد نیمه جان جامعه اسلامی و مبارزه با خود باختگی در برابر غرب اعلام می کرد .

آثاری که از این عالم فقید به جای مانده عبارتند از : تتمه البیان فی تاریخ الافغان ، القضا و القدر ، اسلام و علم ، نیجریه یا ناتورالیسم ، الوحده الاسلامیه ، الواردات فی سر التجلیات .

اسدآبادی در اواخر دوران حیاتش در ترکیه و غیر مستقیم تحت نظر سلطان عبدالحمید ، امپراتور عثمانی قرار داشت . وقتی خبر قتل ناصر الدین شاه قاجار توسط میرزا رضا کرمانی به استامبول رسید ، به دستور امپراتور عثمانی ، از بیشتر ایرانیان درباره ارتباط سید جمال و میرزا رضا تحقیق به عمل آمد و سرانجام پلیس عثمانی طی گزارشی نوشت : سیدجمال الدین ایرانی است و میرزا رضا به تحریک او مرتکب قتل شده است .  

سلطان عثمانی از حضور سید جمال به هراس افتاد و دستور قتل او را صادر کرد و سرانجام روز 18 اسفند 1275 برابر با نهم مارس 1897 میلادی ، او را مسموم کردند و پیکر او را در قبرستان « مشایخ » استامبول به خاک سپردند . بنا به درخواست دولت افغانستان مبنی بر انتقال کالبد او ، این درخواست از سوی دولت عثمانی مورد قبول واقع شد و پیکر سید جمال‌الدین از استامبول به کابل منتقل شد و در منطقه علی ‌آباد دفن گردید.

دانشگاه علوم اقتصادی

www.moslehshargh.com

 

 

 


 نشریه بامداد شاهرود ( دو هفته نامه )

روش : خبری ، تحلیلی ، اطلاع رسانی ، آموزشی

زمینه : فرهنگی

صاحب امتیاز و مدیر مسئول : غلامحسین ریاحی

مدیر اجرایی : بنفشه ریاحی

نشانی : شاهرود ، خیابان امام ، خیابان شیخ بهایی ، هشت متر دوم ، پلاک 9

تلفن های تماس 02732224506 و 02732241659

تلفکس : 02732236059 

چاپ : پیک فرهنگ

تهران . خیابان انقلاب . خیابان فخر رازی . خیابان وحید نظری

سمنان : میدان معلم . مجتمع تجاری اسکان . واحد 15 تلفن : 02313327716 تبیانیان

نشریه بامداد شاهرود ( دو هفته نامه )

در ویرایش ، تلخیص و چاپ مطالب برگزیده شما آزاد است .

عکس ها و مطالب ارسالی شما نزد ما به یادگار می ماند .

 


 جملات سازنده

تالیف : بنفشه ریاحی

آگاهی از آنچه انجام می دهید و برخورداری از معیارهای شخصی برای ارزیابی عملکردتان عوامل اصلی و تعیین کننده است .

افکار فعلی خودت زندگی آینده ات را خلق می کند .

با تفکر راجع به این که می خواهی وضع چگونه پیش برود ، می توانی روز خود را از قبل خلق کنی . در این حالت تو به گونه ای هدفمند زندگی ات را خلق خواهی کرد .

پدرم ، تنها کسی است که باعث می شود بدون شک بفهمم فرشته ها هم می توانند مرد باشند  !

تجسم ، روند خلق تصاویر در ذهن است و لذت بردن از هر آنچه می خواهی .

جایگاه پرستشگران کوهستان است .

چهار چیز است که قابل بازیابی نیست : سنگ پس از پرتاب شدن ، سخن پس از گفته شدن ، فرصت پس از دست رفتن ، و زمان پس از سپری شدن .                                                                                             

حتی از سنگ هایی که بر سر راه قرار گرفته اند ، می توان چیزهای زیبایی ساخت .

خنده لذت را جذب و منفی گرایی را رها می کند و به شفا بخشی معجزه اسایی منجر می شود .

در مورد هر چه ، بیشتر فکر کنی و بر آن تمرکز داشته باشی ، به صورت زندگی ات بر تو ظاهر می شود .

ذهن مانند ساعتی ست که پیوسته عقب می ماند ، آن را باید به طور مرتب با افکار خوب کوک کرد .

زندگی سراسر حیرت و شگفتی است .

سجده نزولی است از سر قنوت .

شریف ترین دلها ، دلی است که اندیشه ی آزار کسان درآن نباشد .

صداقت نخستین فصل دفتر دانایی است .

طبقه ی بالای خود را پاکیزه نگاه دارید ، طبقات پایین به خودی خود سالم خواهند شد .

عده ای دایم غر می زنند که گل سرخ خار دارد . ما باید شاد باشیم که خارها گل دارند .

غیر ممکن است که آدم احساس بدی کند و در عین حال افکار خوبی داشته باشد .

فهمیدن بهتر از دانستن است .

قلبت را به کسی بسپار که که قلب همه عالم برای او می تپد .

کاش می توانستید با بوی خوش زمین زندگی کنید و مانند گیاهان هوایی , تنها روشنایی آفتاب , خوراک شما باشد .

گناهان کوچک مسیر گناهان بزرگند .

ما نه تنها خالق سرنوشت خود ، بلکه خالق دنیای اطراف خودمان هستیم .

نیمه ی گمشده ما ، علت اصلی و اساسی حضور ما در جهان است . به دنبال چه هستید ؟ نیمه ی گمشده شما چیست ؟ هر چه باشد ، شما نیز همان خواهید بود .

وقتی خداوند در این نزدیکی است چرا دچار ترس می شوی ؟

هیچ چیز نمی تواند وارد تجربه ات شود ، مگر آن را از طریق افکار سمج احضار کنی .

 یادت باشد ، گل بی عیب خداست .

 


 

پروین اعتصامی  

ملک الشعرای بهار در مقدمه ای که بر دیوان وی می نویسد ، می گوید : این دیوان ترکیبی است از دو سبک و شیوه? لفظی و معنوی آمیخته با سبکی مستقل ، و آن دو یکی شیوه خراسان است خاصه استاد ناصر خسرو قبادیانی و دیگر شیوه? شعرای عراق و فارس است به ویژه شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی علیه الرحمه و از حیث معانی نیز بین افکار و خیالات حکما و عرفا است ، و این جمله با سبک و اسلوب مستقلی که خاص عصر امروزی و بیشتر پیرو تجسم معانی و حقیقت جوئی است ترکیب یافته و شیوه ای بدیع و فاضلانه به وجود آورده است.  » 

اشعار او را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد : دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه‌است . دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است . این دسته از اشعار پروین شهرت بیشتری دارند . 

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل                 

تیشه‌ای بـود کـه شد باعث ویـرانـی من 

عضو جمعیّت حق گشتی و دیگر نـخوری                  

غـم تـنهایی و مـهجوری و حـیرانی من

من کـه قـدر گـهر پاک تـو مـی‌دانستم                  

ز چـه مـفقود شـدی ؟ ای گهر کـانی من

من کـه آب تـو ز سرچشمه? دل مـی‌دادم                 

آب و رنگت چـه شد ای لاله? نعمانی مـن؟

من یکی مرغ غزلخوان تو بـودم ، چه فتاد؟               

کـه دگـر گـوش نـداری بـه نـواخوانی من

گنج خـود خوانـدیَم و رفتی و بـگـذاشتیَم              

ای عجب ! بـعـد تـو با کیست نگهبانی من؟

بیست و پنجم اسفندماه 1390 ، مطابق با یکصدوپنجمین سالروز تولّد اختر فروزان چرخ ادب پروین اعتصامی‌ست . در تقویم رسمی ایران ، این روز به روز بزرگداشت پروین اعتصامی نامگذاری شده است .