سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

فرم اشتراک

نام و نام خانوادگی                           تحصیلات                             شغل                        تلفن همراه :

نشانی :                                                                                               کد یا صندوق پستی :

هزینه اشتراک : یکساله : 100000 ریال          شش ماهه : 50000 ریال                       سه ماهه :‌ ‌25000 ریال

لطفا بهای اشتراک را به حساب جاری به شماره 79/33977313 ( قابل واریز در کلیه شعب بانگ ملت ) به نام نشریه بامداد شاهرود واریز و اصل رسید را به نشانی : شاهرود . خیابان امام . خیابان شیخ بهایی . کوچه دوم . پلاک 9 و یا صندوق پستی 345 ارسال نمایید .   

بامداد شاهرود . صفحه 2 . شماره 1

1/9/1390


زندگی آفرینش است

تو هر روز زندگی می کنی برای آن که آن را خلق کنی . تو هر لحظه مشغول خلق واقعیت خود هستی . علت و چگونگی این امر چنین است :

تو به عنوان جانشین خداوند خلق شده ای .

خداوند خالق جهان آفرینش است .

تو چند وجود هستی . ذهن ، جسم و روح .

خلقت فرایندی است که از این سه بخش وجود تو ناشی می شود . اسباب و لوازم خلقت عبارتند از : فکر ، کلمه و عمل .

کل خلقت از فکر شروع می شود . سپس به طرف کلمه حرکت می کند . کل خلقت در عمل تحقق می یابد .

آنچه به ذهنت می رسد و در باره ی آن صحبت می کنی و به آن عمل می کنی در واقعیت وجود تو تجلی و تظاهر پیدا می کند .

امکان ندارد تو به چیزی فکر کنی و یا در باره ی آن صحبت کنی و به آن عمل کنی ، در حالی که به آن باور نداشته باشی . بنابراین فرایند خلقت باید شامل باور یا آگاهی باشد .

نعمت ها را پیشاپیش سپاس گفتن ، عظیم ترین کلید خلقت است .

ستایش کن و از آن چه خلق می کنی و خلق شده لذت ببر .

اگر چیزی در بخشی از آفرینش هست که تو از آن لذت نمی بری ، به آن احترام بگذار و آن را تغییر بده .

بامداد شاهرود . صفحه 2 . شماره 1

1/9/1390


پا را به اندازه گلیم خود دراز کن

روزی شاه عباس از راهی می گذشت . درویشی را دید که روی گلیم خود خوابیده است و چنان خود را جمع کرده که به اندازه ی گلیم خود درآمده . شاه دستور داد یک مشت سکه به درویش دادند . درویش شرح ماجرا را برای دوستان خود گفت . در میان آن جمع درویشی بود که به فکر افتاد او هم از انعام شاه نصیبی ببرد ، به این امید سر راه شاه پوست تخت خود را پهن کرد و به انتظار بازگشت شاه نشست . وقتی که مرکب شاه از دور پیدا شد ، روی پوست خوابید و برای اینکه نظر شاه را جلب کند هریک از دست ها و پاهای خود را به طرفی دراز کرد بطوریکه نصف بدنش روی زمین بود . در این حال شاه به او رسید و او را دید و فرمان داد تا آن قسمت از دست و پای درویش را که از گلیم بیرون مانده بود قطع کنند . یکی از محارم شاه از او سوال کرد که : شما در رفتن درویشی را در یک مکان خفته دیدید و به او انعام دادید . اما در بازگشت درویش دیگری را خفته دیدید سیاست فرمودید ، چه سری در این کار هست ؟

شاه فرمود : درویش اولی پای خود را به اندازه ی گلیم خود دراز کرده بود اما درویش دومی پایش را از گلیمش بیشتر دراز کرده بود .

بامداد شاهرود . صفحه 2 . شماره 1

1/9/1390


آب آن دو به یک جوی نخواهد رفت [1]

مشارکت و دوستی دو نفر که دارای سلایق مختلف باشند دوامی ‌نخواهد داشت .

مأخذ : دربین زارعان خرده پا و ضعیف رسم است که با همسایه زمین خود آب را به نوبت از مَمَری (‌جوی ) که مشترکاً احداث کرده‌اند به زمین خود ببرند . این کار از چند نظر صرفه ‌جویی است ، زیرا اگر هر کدام بخواهند برای بردن آب به زمین خود مَمَری احداث کنند ، علاوه بر هزینه احداث ، مقدار مصرف زمین دو برابر خواهد بود . سود دیگر این اشتراک مربوط به آبی است که آبخور جوی می‌شود .

اما این توافق و مشارکت همیشه بین دو همسایه زمین زراعتی برقرار نمی ماند که در نتیجه نمی خواهند آبشان در یک جوی برود و هر کس برای خود به اندازه لازم ممر می گیرد و آب به زمین خود می برد .

بامداد شاهرود . صفحه 2 . شماره 1

1/9/1390

 



[1]   آب و گاوشان یکی است