سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

یک حرف و دو حرف بر زبانم ...

چگونگی کمک به رشد گفتار و زبان کودکان در مقاطع سنی مختلف  ( قسمت دوم )

از تولد تا یک سالگی

کودک طبیعی در شرایط عادی حرف زدن را از اطرافیان خود می آموزد. اما با رعایت بعضی از نکات ساده می توان به رشد گفتار او کمک کرد و اگر مانعی سر راه او قرارداشت، به موقع آنرا از میان برداشت. اغلب این موارد کارهایی هستند که معمولاً مادران به طور طبیعی انجام می دهند. در واقع نوع واکنشهای ارتباطی والدین و به ویژه مادران همراه با رشد کودک تغییر و به پیشرفت او کمک می کند. بنابراین در هر مقطعی از رشد توجه به نکات خاصی ضروری است که در ادامه به آنها اشاره می شود:

مراقب وضعیت شنوایی نوزاد خود باشید، به ویژه دقت کنید که عفونت یا التهابات گوش او کاملاَ درمان شوند .

با نگاه کردن به فرزندتان، صحبت کردن با او و تقلید آواسازی هایش تلاش های وی را برای برقراری ارتباط تقویت کنید.

خنده ها و حالات چهره او را تکرار کنید.

به او بیاموزید که حرکاتی از این قبیل را تقلید کند: دست زدن ( دس دسی) ، سَر- سَری ، بوسه فرستادن ، لی لی حوضک ،دالی موشه ، بای بای . انجام این حرکات رعایت نوبت را آموزش می دهد که درمکالمه نقش مهمی دارد.

در حین انجام هر کاری مثل لباس پوشیدن، غذا خوردن یاحمام کردن حرف بزنید ( مثلاً : مریم دامنشو بپوشه، مامان ماست می ده به مریم ، چقدرماستش خوشمزه است! )

هنگام رفتن به جایی درباره آنجا وآنچه خواهید دید و یا کاری که خواهید کرد صحبت کنید. (مثلاً ما میریم خونه مامان جون ،مامان جون یه جوجه داره ، مریم به جوجه مامان جون دونه می ده.)

درمورد رنگ ها حرف بزنید. (لباس علی آبیه)

باشمردن انگشت های خود یا کودک شمارش را تمرین کنید.

وقتی از پله بالا و پایین می روید، پله ها را بشمارید.

صدای حیوانات را تقلید کنید. ( پیشی می گه ـ میو میو »، هاپو می گه « هاپ هاپ» )

ادامه دارد ...


عوامل پرخاشگری در نوجوانان

ترشح هورمون تستوسترون

یکی از دلایل پرخاشگری نوجوانان پسر، افزایش ترشح هورمون تستوسترون (معروف به هورمون پرخاشگری) در دوران بلوغ است. با افزایش ترشح این هورمون، نوجوان دچار برانگیختگی‌های جنسی می‌شود که ناتوانی در ارضای این برانگیختگی می‌تواند منجر به پرخاشگری شود. پایین بودن قند خون به عنوان یک عامل خصومت و تمایلات پرخاشگرانه عمل می‌کند.

اعمال شیوه های تربیتی مستبدانه

از دیگر عوامل مهم رفتار پرخاشگرانه، اعمال شیوه‌های تربیتی مستبدّانه و پرخاشگرانه در خانواده است. اگر نوجوانی پرخاشگری می‌کند، بررسی شیوه تربیتی پدر و مادر نیز ضرورت دارد. پدر یا مادری که در خانواده پرخاشگری می‌کند، سرمشقی برای نوجوان خود می‌شود، نوجوان با مشاهده و تقلید رفتار پرخاشگرانه والدین، پرخاشگری را یاد می‌گیرد و از آن برای غلبه بر ناکامی‌ها و کنار آمدن با موقعیت‌های سخت زندگی، استفاده می‌کند.

والدینی که از شیو‌ه‌های تربیتی مستبدانه مثل تنبیه بدنی، دستورات مستقیم بدون توجیه کردن آنها (تو باید این کار را انجام دهی؛ چون من می‌خواهم)، تهدید (اگر این کار را انجام ندهی از بیرون رفتن خبری نیست) و محرومیت (حق نداری دوستت را به خانه بیاوری چون من از او خوشم نمی‌آید) استفاده می‌کنند، احتمال پرخاشگری فرزند خود را افزایش می‌دهند. همچنین در این خانواده‌ها روابط صمیمانه بین اعضا کمرنگ است، افراد خانواده احساس محبت و علاقه خود را به ‌صورت کلامی و غیرکلامی به یکدیگر نشان نمی‌دهند، در نتیجه احساس طرد شدن و دوست‌داشتنی نبودن تا حد زیادی رفتار پرخاشگرانه را افزایش می‌دهد. معمولاً والدین در چنین خانواده‌هایی، در پاداش و تنبیه رفتارهای نوجوانشان، طریقه ثابتی ندارند. از این‌رو شدت تنبیه به عمل و رفتار پرخاشگرانه نوجوان ارتباط چندانی ندارد بلکه نوع احساسات والدین شدت آن را معین می‌کند.

تقویت رفتارهای پرخاشگرانه

یکی از دلایل تکرار رفتار پرخاشگرانه این است که نوجوان به این نتیجه می‌رسد که نه ‌تنها رفتار پرخاشگرانه‌اش منجر به پیامد بدی نمی‌شود، بلکه تقویت هم می‌شود؛ مثلاً والدین گاهی چون حوصله سر و صدا و داد و فریادهای نوجوان خود را ندارند یا از رفتارهای پرخاشگرانه او می‌ترسند، هنگام بروز رفتار پرخاشگرانه از سوی نوجوان، سریعاً خواسته‌اش را اجابت می‌کنند تا او را آرام کنند، در نتیجه نوجوان یاد می‌گیرد که برای رسیدن به خواسته‌اش پرخاشگری کند. گاهی هم نوجوان تنها برای جلب توجه والدین به خود و قراردادن خود در کانون توجه خانواده پرخاشگری می‌کند و والدین نیز بدون آنکه متوجه باشند، با توجه به او (توجه مثبت مثل دلسوزی کردن) او را به خواسته‌اش می‌رسانند و به این ترتیب احتمال اینکه در دفعات بعدی برای جلب توجه والدین، پرخاشگری کند را افزایش می‌دهند. از طرف دیگر تصوری که نوجوان از پدر و مادرش در این سن دارد با گذشته تفاوت پیدا می‌کند. او در گذشته نظر بهتری نسبت به پدر و مادر و خانواده خود داشته، امّا اکنون متوجه اشتباهات و نقایص آنها می‌شود و همین مسئله در نوجوانان ایجاد بحران می‌کند و باعث ناسازگاری نوجوان با والدین و نپذیرفتن خواسته‌های آنها می‌شود. ارزش‌های والدین به تدریج برایش کم‌رنگ می‌شود و نسبت به این ارزش‌ها دچار شک و تردید می‌شود و حتی گاه آنها را آشکارا تحقیر می‌کند.

وجود الگوهای پرخاشگر

دوران نوجوانی، سنین بحرانی و دوران جدایی از خانواده و پیوستن به گروه همسال محسوب می‌شود. اگر دوستان و افرادی که نوجوان در بیرون از خانه با آنها دوستی می‌کند، افرادی پرخاشگر و زورگو باشند، احتمال اینکه نوجوان نیز پرخاشگر شود افزایش می‌یابد؛ چون نوجوان مجبور است برای پذیرفته شدن در گروه دوستان خود، ارزش‌ها و قوانین آنها را بپذیرد و مشابه آنها رفتار کند.

جوان پرخاشگر به‌خاطر رفتار پرخاشگرانه و زورگویی به دیگران مخصوصاً همسالانش، از سوی آنان طرد می‌شود و در نتیجه از همسالان خود جدا مانده و فرصت‌های مطلوبی را که ممکن است مهارت‌های اجتماعی او را بهبود بخشند، از دست می‌دهد. به نظر‌ می‌رسد اگر افرادی که نوجوان درصدد کسب تأییدات آنهاست، افرادی باشند که خود به ارزش‌های اخلاقی و انسانی از جمله هم‌دلی با دیگران، توجه به حقوق دیگران، خوش‌خلقی و ... پایبند نباشند یا از افرادی باشند که نوجوان را مجبور به رعایت ارزش‌ها کنند و یا وی را به دلیل عدم رعایت ارزش‌ها تنبیه و تحقیر کنند، نوجوان نیز در خود نیازی برای رعایت این ارزش‌ها نمی‌بیند و یا این ارزش‌های تحمیلی برایش تبدیل به ضد ارزش شده و از آنها گریزان می‌شود.

خوب است بدانید که بهترین نحوه برخورد با نوجوان این است که به او در امور مربوط به خودش مسئولیت بدهید، و نظارت شما بر رفت و آمد و کارهایش غیر مستقیم باشد و از جملات آمرانه و دستوری به او بپرهیزید و کارهایی که از او می خواهید به‌ صورت پیشنهاد مطرح نمایید و این پیشنهادات همراه با دلیل باشند و سعی در قانع کردن او داشته باشید تا نوجوان از این مرحله حساس، به سلامت گذر نموده و بتواند به نحو مطلوب هویت‌یابی کند و خود را برای پذیرش نقش‌های آینده آماده کند و اعتماد به نفس و عزّت نفس خود را حفظ نماید.

 

 

 


رشد کنید و به تعالی برسید

پیشرفت مداوم قانون زندگی است، و کسی که همیشه به دنبال حفظ عقاید خود است تا پایدار و استوار به نظر برسند، خود را در جایگاه غلطی قرار داده است. ( گاندی )

شما همیشه می توانید توانایی ها و عادت هایتان را بهبود ببخشید و خود را مجددا مورد ارزیابی قرار دهید. شما می توانید درک عمیق تری از خود و جهانتان بدست آورید.

مطمئنا ممکن است گاهی ناپایدار و نامطمئن به نظر برسید یا اینکه ندانید چه کار دارید می کنید. ممکن است در هماهنگ عمل کردن و برقراری ارتباط مطمئن مشکل داشته باشید.

ممکن است خود را در موقعیت اشتباهی قرار دهید. جایی که شما سعی می کنید نظرات و عقاید قدیمی تان را تقویت کنید یا به آن ها بچسبید تا محکم و استوار به نظر برسید در حالی که می دانید یک جای کار اشتباه است . که البته بودن در چنین جایگاهی دلچسب نیست . رشد و بالندگی گزینه بهتر و شادتری برای انتخاب است .

 


تولد هر کودک ، نشان آن است که :

رنج هست ، مرگ هست ، اندوه جدایی هست ،

اما آرامش نیز هست ، شادی هست ، رقص هست ،

خدا هست .

زندگی ، همچون رودی بزرگ ، جاودانه روان است .

زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می رود ،

دامان خدا را می جوید .

خورشید هنوز طلوع می کند

فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است .

بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمین می کشد .

امواج دریا ، آواز می خوانند ،

بر میخیزند و خود را در آغوش ساحل گم میکنند .

گل ها باز می شوند و جلوه می کنند و می روند .

نیستی نیست .

هستی هست .

پایان نیست .

راه هست .

تولد هر کودک ، نشان آن است که :

خدا هنوز از انسان ناامید نشده است .

رابنیندرانات تاگور