امید بخشی به دیگران
گروهی از قورباغه ها از بیشه ای عبور می کردند . دو قورباغه از بین آنها درون گودال عمیقی افتادند . وقتی دیگر قورباغه ها دیدند که گودال چقدر عمیق است ، به دو قورباغه گفتند آنها دیگر می میرند . دو قورباغه نصایح آنها را نادیده گرفتند و سعی کردند با تمام توانشان از گودال بیرون بپرند . سرانجام یکی از آنها به آنچه دیگر قورباغه ها می گفتند ، اعتنا کرد و دست از تلاش برداشت . به زمین افتاد و مرد . قورباغه دیگر به تلاش ادامه داد تا جایی که توان داشت . بار دیگر قورباغه ها سرش فریاد کشیدند که دست از رنج کشیدن بردارد و بمیرد . او سخت تر شروع به پریدن کرد و سرانجام بیرون آمد . وقتی او از آنجا خارج شد . قورباغه های دیگر به او گفتند : آیا صدای ما را نشنیدی؟ قورباغه به آنها توضیح داد که او ناشنوا است . او فکر کرد که قورباغه ها ، تمام مدت او را تشویق می کردند .
این داستان دو درس به ما می آموزد :
قدرت زندگی و مرگ در زبان است [1]. یک واژه دلگرم کننده به کسی که غمگین است می تواند باعث پیشرفت او شود و کمک کند در طول روز سرزنده باشد .
یک واژه مخرب به کسی که غمگین است می تواند موجب مرگ او شود . در حالیکه یک واژه دلگرم کننده می تواند انسانی را به زندگی و ارتباط بیشتر با دیگران امیدوار کند . پس مراقب آنچه می گویی باش .