شاهنامه زبانی فاخر و مطنطن دارد . موسیقی در شعر فردوسی از عناصر اصلی شعر محسوب میشود . انتخاب وزن متقارب ( فعولن فعولن فعولن فعول ) که هجاهای بلند آن کمتر از هجاهای کوتاه است ، موسیقی حماسی شاهنامه را چند برابر میکند .
علاوه بر استفاده از وزن عروضی مناسب ، فردوسی با به کارگیری قوافی محکم و هم حروفیهای پنهان و آشکار ، انواع جناس ، سجع و دیگر صنایع لفظی تأثیر موسیقایی شعر خود را تا حد ممکن افزایش میدهد .
اغراقهای استادانه ، تشبیهات حسی و القای حالات و نمایش لحظات طبیعت و زندگی از دیگرمشخصات مهم شعر فردوسی است :
بـرآمد ز هر دو سپه بوق و کوس
هـوا نیلگون شـد ، زمین آبنوس
چـو بـرق درخشنده از تیره میغ
همـی آتش افروخت از گرز و تیغ
هـوا گشت سرخ و سیـاه و بنفش
ز بس نیزه و گـونه گـونه درفـش
از آواز دیـوان و از تیـره گـــرد
ز غـــریـدن کوس و اسپ نبـرد
شکافید کــوه و زمین بـر دریـد
بـدان گـونه پیکار کین کس ندید
چکاچاک گـرز آمـد و تیـغ و تیر
ز خـون یـلان دشت گشت آبگیر
زمین شد بـه کـردار دریـای قیر
همه مـوجش از خنجر و گرز و تیر
دمـان بـادپایان چو کشتی بر آب
سوی غـرق دارنـد گفتی شتاب
همـی گـرز بارید بر خود و ترگ
چـو بـاد خزان بارد از بید ، برگ