آب پاکی روی دستش ریخت
هرگاه کسی به امید موفقیت و انجام مقصود مدتها تلاش و فعالیت کند ولی با صراحت و قاطعیت پاسخ منفی بشنود و دست رد به سینه اش گذارند و بالمره او را از کار ناامید کنند ، برای بیان حالش به ضرب المثل بالا استناد جسته می گویند : بیچاره این همه زحمت کشید ولی بالاخره آب پاکی روی دستش ریختند .
در دین اسلام فصل مخصوصی برای طهارت و پاکیزگی آمده است . شاید علت این امر عدم رعایت اعراب ( البته در زمان جاهلیت ) به موضوع نظافت و بهداشت بود که علاقه مخصوصی به آن نشان نمی دادند . به همین ملاحظه شارع مقدس عامل نظافت و پاکیزگی را از عوامل اساسی ایمان تلقی فرموده است . احکام و تعالیم اسلامی هر فرد مسلمان را موظف می دارد که از چند چیز خود را پاک نگاهدارد تا سالم و تندرست بماند و به بیماریهای گوناگون دچار نشود .
مهمترین عوامل ناپاکی که در اصطلاح فقهی آنرا نجاسات گویند عبارتند از :
بول و غایط انسان و حیوانات حرام گوشت .
خون و مردار انسان و حیواناتی که هنگام سر بریدن ، خون جهنده دارند .
سگ و خوک که در خشکی زندگی می کنند .
انواع مسکرات که مست کننده هستند.
عواملی که پاک کننده نجاسات هستند و آنها را مطهرات می نامند عبارتند از :
آب .
زمین که در موقع راه رفتن ته کفش و یا مانند آن را اگر نجس باشد پاک می کند .
آفتاب که بر اثر تابش بر اشیاء مرطوب هر نجاستی را زایل می کند .
استحاله یا دگرگون شدن اشیای نجس ، مانند چوب نجس که چون بسوزد و خاکستر شود ؛ خاکستر آن پاک است .
باید دانست که در میان مطهرات مزبور آب مؤثرترین عامل پاک کننده است و زمین و آفتاب و استحاله در مرحله دوم مطهرات قرار دارند . هر چیز نجس با شستن پاک می شود و اصولاً آب زایل کننده هر گونه نجاسات است ، منتهی در فقه اسلام در باب طهارت چنین آمده که اشیاء نجس با یکبار شستن پاک نمی شوند .
موضوع مشکوک و ناپاک را باید از سه الی هفت بار ( بسته به نوع و کیفیت نجاست ) شستشو داد تا طهارت شرعی به عمل آید . به آن آب آخرین که نجاست و ناپاکی را به کلی از بین می برد در اصطلاح شرعی آب پاکی می گویند . زیرا این آب آخرین موقعی ریخته می شود که از نجاست و ناپاکی اثری باقی نمانده ، موضوع مشکوک کاملا پاک و پاکیزه شده باشد . با این توصیف به طوری که ملاحظه می شود آب پاکی همان طوری که در اصطلاح شرعی آب آخرین است که شیء ناپاک را به کلی پاک می کند ، در عرف اصطلاح عامه کنایه از حرف آخرین است که از طرف مخاطب در پاسخ متکلم و متقاضی گفته می شود و تکلیفش را در عدم اجابت مسئول یکسره و روشن می کند . تنها تفاوت و اختلافی که وجود دارد این است که در فقه اسلامی عبارت آب پاکی فقط در مورد مثبت ، که همان نظافت و پاکیزگی است به کار می رود ، ولی در معانی و مفاهیم استعاره ای ناظر بر نفی و رد و جواب منفی است که پس از شنیدن این حرف آخرین به کلی مأیوس و ناامید شده ، دیگر به هیچ وجه در مقام تعقیب و تقاضایش بر نمی آید .