آنها دو تا بودند همراه ، ما ده تا بودیم تنها –
مولفان : غلامحسین ریاحی ، بنفشه ریاحی
این مثل را زمانی به کار می برند که جماعتی با وجود کثرت نفرات ، در کارها با هم متفق نباشند و پشت یکدیگر را نداشته باشند و در کارشان ناموفق شوند .
یک دسته ده پانزده نفری عازم سفر بودند . بین راه به دو تا دزد برخوردند . بعد از زد و خورد مختصری ، مغلوب آن دو شدند . دزدها بعد از اینکه کتک مفصلی به آنها زدند هر چه پول و اثاثیه هم داشتند ، گرفتند و رفتند .
آن جماعت رفتند پیش حاکم ، شکایت کردند . حاکم وقتی شنید آنها ده دوازده نفر بودند و از دو تا دزد شکست خوردند تعجب کرد و گفت : راستی راستی خاک بر سرتان ! شما با این نفرات چگونه از دو تا دزد شکست خوردید ؟
یکی از آن میان در جواب حاکم گفت : برای اینکه ما ده تا بودیم تنها ، آنها دو تا بودند همراه .