یادت باشد
شنیدهام : مارک تواین بسیار بد دهن بود و با این لحن ، زنش را خشمگین میکرد . روزی زنش ، فکری به ذهنش رسید ، او را با طعمی از داروی خودش شفا بدهد . وقتی که شوهرش سرگرم مطالعه بود ، ناگهان بیخبر وارد شد و گفت : تو چرا این ته سیگارهای لعنتیات را در همه جای این خراب شده میریزی؟
مارک تواین مکثی کرد و سپس سرش را بالا کرد و گفت : عزیزم ، شاید کلام را یاد گرفته باشی ولی هرگز لحن را نگرفتهای ! و چیز واقعی همان لحن است .