مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

موش و مار

ماری بزرگ و مهیب لانه ی موشی را در غیاب او تصاحب کرد . موش توان مقابله با او را ندارد و مادر نیز او را از رویا رویی با مار برحذر می دارد موش تدبیری اندیشید . باغبان خفته در آن نزدیکی را به سراغ مار فرستاد و مار با چوبدست باغبان به هلاکت رسید .

 

موش بر سینه ی باغبان جست ، از خواب درآمد موش پنهان شد . دیگرباره در خواب رفت . موش همان عمل کرد ... آتش غضب در دل باغبان افتاد ... گرزی گران و سرگرای زیر پهلو نهاد ... موش به قاعده ی گذشته بر شکم باغبان وثبه بکرد ... باغبان از جای بجست ... در دنبال می دوید تا به نزدیک مار رسید ... موش ... همانجا به سوراخ فرو رفت . باغبان بر مار خفته ظفر یافت ، سرش بکوفت .

سعدالدین وراوینی ،   1383 : 244