آئین گفت وگو
درجامعه متکثری چون جامعه امروز ایرانی یکی از فرهنگهای مهمی که باید تبیین شود فرهنگ گفتگو و بحث است . بحث سالم را شاید بتوان همان چیزی که در دین ما جدال احسن خوانده میشود ، دانست .
شاید تا به حال بسیار مشاهده کرده ایم که افرادی حتی تحصیل کرده وارد بحثها و مجادلههایی میشوند که در انتهای آن جز ناراحتی و عصبانیت دو طرف بحث ( که هیچ تغییری در نظراتشان ایجاد نشده ) چیزی باقی نمیماند .
این بحثها غیر از کمرنگتر شدن دوستیها ، پر رنگتر شدن دشمنی ، دامن زدن به اختلافات و ... چیز دیگری در پی ندارد . بحث سالم بحثی معطوف به نتیجه است . البته نباید از هر بحثی انتظار نتیجهای ملموس داشت . ولی اگر به دنبال یک گفتگوی سالم انتظار بیشترین حد نتیجه را داریم توجه به نکات زیر به این مهم کمک میکند :
تاکید بر مشترکات
در آغاز هر بحث باید اشتراکات فکری دو طرف بحث مشخص گردند و بحث حول آنها جریان یابد هرچند این اشتراکات خرد باشند چون برداشتهای دینی یکسان .
اگر دو طرف بحث احساسشان بر این است که هیچ اشتراکی ندارند پس در دو دنیای کاملا متفاوت زندگی میکنند و مشخصاً بحث آنها بیهوده است . حتی خداوند در آیه 46 سوره عنکبوت به پیامبر( ص ) سفارش میفرماید : « که به اهل کتاب بگو که ما مشترکاتی چون کتاب وحیانی و خدای یگانه داریم» .
از آن جا که جدال احسن تنها زمانی ممکن و شدنی است که اصول و مبانی مشترک هرچند حداقلی وجود داشته باشد نمیتوان با کسانی که هیچ گونه اصول ومبانی مشترکی با آنان نداریم جدال احسن را انجام داد .
تعریف دقیق از کلمات کلیدی بحث
گاهی دو طرف با هم حتی ساعتها سر یک موضوع یا عبارت بحث میکنند در حالی که تعریف آنها از آن موضوع یا عبارت متفاوت است . تعاریف متفاوت زبان و کلمات و عبارات که وسیلهای بیش برای بیان مفاهیم نیستند گاهی مانع بحثی سالم و نتیجهگرا میشوند .
بحث هدفمند روی مباحث مشخص
شاید در هر زمینهای دو طرف بحث حرفی برای گفتن داشته باشند ولی اگر خواستار آنند که در کمترین زمان ممکن نتیجهای بدست آید باید تا آنجا که ممکن است از منحرف شدن بحث به مسائل حاشیهای جلوگیری کرد .
دوری از تعصب بیجا و احساس
انسان موجودی است متعصب و حساس ولی بحث محل برخورد استدلالهاست . باید دقت کرد که فرد مقابل شاید اصلاً این احساسی که من به فلان موضوع یا فرد دارم ندارد .
خوب گوش دادن
هر انسانی دنیا را از دید خودش میبیند . گوش دادن به حرفهای موافق و نزدیک به افکار خود کاری سهل است ولی گوش دادن آنجا هنر است که حرف و تفکر ، مخالف و متضاد است . انتظار بیهودهای است که همه گوش باشند و ما لسان . لسانهای تاثیرگذار از آن گوشهای شنوایند .
عدم توهین به اعتقادات
توهین نهتنها نشانه ضعف عقیدتی فرد است بلکه نشانه ضعف شخصیتی اوست . اگر کسی این توانایی را در خود نمیبیند که در طول مباحثه با مخالف از کوره در نرود و زبان به توهین و الفاظ ناشایست نگشاید همان بهتر که هرگز وارد میدان مباحثه نشود .
آرام سخن گفتن
نوع و روش تکلم نقش والایی در یک بحث سالم دارد . خداوند متعال در قرآن کریم در آیه 43 و44 سوره طه حتی در مقابله حاکم ستمگر و طغیانگری چون فرعون ، به حضرت موسی و برادرشهارون میفرماید که با زبان لیّن با او سخن بگوید : « به سوی فرعون بروید که طغیان کرده است ، سپس به لیّن ( نرم ) با او سخن بگویید ، شاید متذکر شود یا ( از خدا ) بترسد .»
تبادل اطلاعات به جای مجادله
نظرات و تصمیمات انسانها براساس شنیده ها و اطلاعات آنهاست . شاید اگر تمام وقت یک مباحثه را دو طرف بجای دفاع صرف از نظرات خود به تبادل اطلاعات و شنیدههای خود که آنها را به این نتیجهها رسانده صرف کنند نتیجه بهتری بگیرند .
خود را عقل کل ندانستن
یکی از موانع راه گفتگوی سالم این است که هر طرف با این پیش فرض که من همه چیز را میدانم وارد بحث شده ، به همین دلیل به جای کوشش در فهمیدن حرف طرف مقابل در پی ایراد گرفتن یا به اصطلاح کم کردن روی طرف مقابل است . اما اگر ذهنیت طرفین بدین گونه باشد که من با توجه به اطلاعات کم و بیش خود نظر و عقیده ای دارم که ممکن است درست یا غلط باشد ( البته در غیر یقینیات ) و میخواهم برای اصلاح آن با طرف مقابل آن را در میان بگذارم ، بهترین زمینه برای یک گفتگوی سالم فراهم میآید .
ترک جرّوبحث
حتی اگر در اواسط یک گفتگو ، بحث به نزاعهای بیهوده کشیده شود سریعاً باید آن بحث را رها کرد . پیامبر اسلام ( ص ) میفرماید : « ایمان در بنده به کمال نرسد تا آنکه مناقشه ( نزاع لفظی ) را ترک کند ، هرچند حق با او باشد ( بحارالانوار ، ج2، ص138 ) .»