آشنایی با عرفا ، شعرا ، نویسندگان و و هنرمندان شهرستان شاهرود و استان سمنان
بایزید بسطامی
ابویزید طیقور بن عیسی بن آدم بن سروشان بسطامی معروف به بایزید بسطامی ملقب به سلطان العارفین بزرگترین عارف قرن سوم هجری و از بزرگان اهل تصوف است که در سالهای 161 تا 234 می زیسته (مطابق با قول صحیحتر متوفی بسال 261ه.ق ) . جَدِّ وی گبر بود ، و از بزرگان بسطام یکی پدر وی بود .
بایزید بسطامی بیش از دیگران دارای شهرت و اهمیت بوده و رفتار و گفتارش در همه? مردان راه حق تأثیر کردهاست ، به این جهت داستانها و سخنان او بیش از هر صوفی و عارفی در کتب صوفیه و عرفا آمدهاست و مخصوصاً در آثار منظوم عرفانی مانند آثار عطار و مثنوی مولوی بیشتر جلوهگر است .
فریدالدین عطار در تذکره الاولیا 56 صفحه به ذکر شرح حال و اقوال بایزید اختصاص داده و این مقدار تفصیل درباره? صوفی و عارفی دیگر در آن کتاب به نظر نمیرسد .
عطار در آغاز شرح حال او مینویسد : آن خلیفه? الهی ، آن دَعامه? نامتناهی ، آن سلطان العارفین ، آن حجة الحق اجمعین ، آن پُخته? جهانِ ناکامی ، شیخ بایزید بسطامی رحمة الله علیه . اکبر مشایخ بود ، و حجت خدای بود ، و خلیفه? بحق بود ، و قطب عالم بود ، و مرجع اوتاد . و ریاضات و کرامات و حالات و کلمات او را اندازه نبود . و در اسرار و حقایق نظری نافذ و جدی بلیغ داشت . و دایم در مقام و هیبت بود ، غرقه? انس و محبّت بود ، و پیوسته تن در مجاهده و دل در مشاهده داشت . و روایات او در احادیث عالی بود و پیش از او کسی را در معانی طریقت چندان استنباط نبود که او را ... .
نقل است که چون مادر او را به مکتب فرستاد ، در سوره? لقمان به این آیت رسید : أنِ اشکُرلی و لِو اِلدَیکَ . یعنی : شکر گوی مرا و شکر گوی مادر و پدر را چون معنی این آیه بدانست نزد مادر رفت و گفت : در دو خانه کدخدایی چون کنم ، یا از خدا در خواه تا همه آن تو باشم یا مرا به خدا بخش تا همه آن او باشم مادر گفت : تو را در کار خدا کردم و حق خود به تو بخشیدم . پس بایزید از بسطام بیرون رفت و سی سال در شام و شامات میگشت و ریاضت میکشید .
جنید بغدادی در مورد او می گوید : بایزید در میان ما چون جبریل است در میان ملایکه .
تذکرةالاولیاء- تالیف : شیخ فریدالدین عطار نیشابوری تصحیح و تحشیه : رینولد آلن نیکلسون- انتشارات اساطیر چاپ دوم 1383.