سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

آسنایی با شعرا ، نویسندگان و هنرمندان شهرستان شاهرود و استان سمنان

استان سمنان ، همانگونه که سرزمین حاصلخیزی است ؛ از نظر وجود استعدادهای درخشان و چشمگیر و قابل توجه نیز از دیر باز چشم و چراغ بوده و هست . سخن از بایزید بسطامی ، شیخ ابوالحسن خرقان و سایر نام آورانی که چه در این خطه رخ در نقاب خاک کشیده اند و چه در زمان حاضر به زندگی پربار خود ادامه می دهند ( که برای آنان طول عمر بیشتر از خداوند طلب می کنیم ) نقل محافل علمی و ادبی است و مایه افتخار و سربلندی .

نشریه بامداد شاهرود بر خود لازم می داند تا در هر شماره به معرفی یک نفر از این گروه ( چه حاضر و چه در گذشته ) بپردازد . از عزیزان صاحب قلم و هنرمندانی که دارای آثاری مکتوب می باشند ؛ دعوت می شود تا ضمن تماس با دفتر نشریه ، ما را در جهت معرفی خود و آثارشان یاری رسان باشند .     

 

آشنایی با محمد مهدی جلالی شاهرودی شاعر معاصر

از زبان خود شاعر

     در زندگی من هیچ چیز فوق العاده ای که بتواند توجه خواننده ای را جلب کند وجود ندارد و می توان با پر کردن یکی از فرمهای استخدامی که ادارات به متقاضیان استخدام می دهند همه جزئیات آن را بیان کرد ، اما برای اطاعت امر کسانی که این وظیفه ی کم زحمت را به عهده ام گذاشته اند ، باید بگویم : در فروردین 1322 در شاهرود متولد شده ام و پس از انجام تحصیلات دبستانی و دبیرستانی در این شهر در سال 1342 برای ادامه تحصیل در رشته ی ادبیات فارسی در دانشگاه تهران به مدت سه سال شهر خود را ترک کردم و باز بعد از پایان این دوره و خدمت سربازی بلافاصله برگشته به کار تدریش مشغول شدم و این امر تا هم اکنون نیز در دبیرستانهای شاهرود و مقاطع عالی ادامه دارد و در ضمن آن امور دیگر زندگی هم سیر عادی خود را طی کرده است .

اما در مورد شعر ، باید بگویم که از سالهای آخر دبستان آن را در وجود خود احساس کردم و از سال 1343 خیلی ملایم شروع به انتشار آثار خود در مطبوعات کردم و اولین مجموعه شعر خود را با نام « هبوط » در مرداد 1349 منتشر نمودم .

    شروع کار با قالبهای سنتی بود و سالها ادامه داشت اما در سالهای آخر دهه چهل با مطالعه در آثار نوپردازنی از قبیل نیما ، امید ف فروغ ، نادر پور و شفیعی به قالب نیمایی گرایش پیدا کردم و قدمهایی هم برداشتم که قسمت اعظم کارهای کتاب هبوط از آن جمله است و هنوز هم همراه با کارهایی که در قوالب سنتی و بیشتر غزل دارم از آن غافل نیستم و معتقدم یک شاعر در زمان ما حتی اگر توان دل کندن از قوالب سنتی را نداشته باشد ، برای زنده ماندن ناگزیر به پرداختن به محتوی تو و تازه است ، بالاخص در غزل که توسط حافظ آز آنچنان ظرفیتی برخوردار گردیده است که شاعر هر گز و در هیچزمانی در آن دچار تنگنا نمی شود ، و آنها که می گویند روزگار غزل گذشته است نه غزل را شناخته اند و نه روزگار را و اصولا نمی دانند که در هنر از اینگونه محدودیت ها وجود ندارد و هنر با مد لباس تفاوت دارد و هیچ شکلی شکل قبلی را منسوخ نمی سازد فی المثل در موسیقی اگر بخواهیم موسیقی ما علمی و جهانی شود ضرورتی ندارد که آثار سنتی و یا حتی محلی را کنار بگذاریم و در کنار آثار جاودانی و شکوهمند موسیقی اجرای دو تار تربت جام هم جاذبه ی خود را دارد و می تواند حفظ کند و همه اینها می تواند در کنار هم پیش برود و ببالد و هر یک جای خود را داشته باشد و این ترتیب در نقاشی و دیگر جلوه های ذوق انسانی نیز وجود دارد و متاسفانه بسیاری از این احساسات که گهگاه ابراز می شود مولود تنگ نظری است و نه تعالی پرستی و یا حتی بی اطلاعی .

    کتاب « تل خاکستر» برگزیده ای از سه کتاب و تعدادی اشعار متفرقه است که عبارتند از : غزل ها ، داستانهایی که مایه ای ازطنز دارند و تعدادی رباعی که ترجمه از کلام معصومین علیهم السلام و بالاخص مولی علی علیه السلام می باشد و بیشتر مربوط به سالهای اخیر است و بعلاوه تعدادی قطعات و شکل های دیگر که شعر هم به آن اضافه شده است . اگر بیتی از این کتاب لحظه ای از عمر یک خواننده صاحبدل را نورانی بسازد از آنتشار آن پشیمان نخواهم بود . محمد مهدی جلالی

 

کتیبه

به خنده خوانده و با چشم اشکبار نوشته

لطیفه ای که خزان خوانده و بهار نوشته

چه کرد تیشه ی هیزم شکن ز عمق تغافل

به شاخه ای که بر آن خط یادگار نوشته

 

درود بود و چو پیش آمدم ترانه بدرود

خوش آمدی که به دروازه ی دیار نوشته

 

بیامدند و چشیدند طعم رنج و گذشتند

کتیبه ای است که بر صدر روزگار نوشته

 

بپیچـدم به گلو ناله ی بر آمده از دل

چو نامه ای است که یاری برای یار نوشته

 

چگونه چشم حلاوت ز زندگیت که شعری است

هزار بار سروده هزار بار نوشته

 

دهد نوید گشایش به دل ز موی سپیدم

پیام صبح که بر لوح شام تار نوشته

 

خطوط در هم و درد آشنا به چهره نشسته

خلاصه ای است زاندوه بیشمار نوشته

 

چو پا نهیم به ساحل جلالیا خبر آید

نه موج ماند و نه خطی که بر کنار نوشته       

 

علاقمندان به دریافت کتابهای استاد محمد مهدی جلالی شاعر معاصر می توانند با مراجعه به دفتر نشریه بامداد شاهرود کتاب مورد علاقه خود را دریافت نمایند . کتاب موجود عبارت است از :

تل خاکستر 1371

بامداد شاهرود . صفحه 4 . پیش شماره 1

7/7/1390