چگونه بر خود مدیریت کنیم ؟ قسمت دوم
تعریف چهارم
دانش مدیریت که مدیریت بر خویشتن را نیز به خوبی نمایان می سازد ، می گوید : مدیریت ، دانش استفاده از دانش هاست .
شما در هر حرفه و سطح سواد و رشته تحصیلی یا مقطع تحصیلی که باشید برای این که از دانش های آموخته شده خود یا مهارت های خویش بهره بگیرید ، نیاز مبرمی به مدیریت دانش دارید ؛ یعنی این که چگونه بتوان از این دانش بهره برد ، خود دانش ویژه ای است که به راحتی می توان آن را آموخت .
امروزه برای پوشش این تعریف می گویند که برای بهره گیری از دانش کاربری دانش ها ، آدمی باید :
برنامه ریزی بلد باشد .
سازماندهی فعالیت ها را صورت دهد .
انگیزه داشته باشد .
نوآوری جویی کند .
فعالیت های خود را کنترل کیفی ، تجزیه و تحلیل و بررسی کند .
تعریف پنجم
تعریف پنجم از مدیریت که بیشتر با شرایط زمان ما منطبق است و برای آغاز هزاره سوم قابل اعتناست ، می گوید : مدیریت ، توانایی اداره شرایط متناقض است .
دنیای امروز ، دنیای پیچیدگی هاست . انسان ها نسبت به سه دهه قبل بسیار پیچیده شده اند و مدیریت برخویشتن ، شناخت وضع موجود و توانایی اداره شرایط متناقض و فوق العاده متغیر است .
لارتس نظریه معروف خود تحت عنوان نظریه آشوب را مطرح می سازد و می گوید : اگر پروانه ای در پکن به پرواز درآید ، ممکن است طوفانی در فلوریدا به پا کند .
در این دنیای پیچیده تصمیم گرفتن مستلزم تفکر دقیق است و بیشتر افق های آینده را باید در نظر داشت . وقتی از نیچه ، فیلسوف آلمانی ، سؤال شد که مطالبی که عنوان می کنی غالبا با عصر جاری هماهنگی ندارد ، در جواب گفت : من برای آینده صحبت می کنم .
برای این دنیای پیچیده گاهی باید از مسئله فاصله بگیرید و به دقت روی آن فکر کنید ؛ یعنی از افق بالاتر نگاه کنید . هر چه افق دید انسان بالاتر باشد ، مدیریت او بالاتر می رود و به مرحله رهبری می رسد و بهترین نمود آن خود رهبری است .
در تعریف مدیریت در قالب تمثیل می گویند : مدیر کسی است که بالا رفتن از پله یا پله ها را بلد است
کسی که به مرحله رهبری یا خود رهبری می رسد کسی است که «محل و مکان گذاشتن پله را بلد است .
ضرب المثلی هم هست که مدیریت سطح بالا بر خویشتن را که در حقیقت مرحله « خود رهبری » است
این گونه تعبیر می کند :
اگر کسی را دوست نداری ، ماهی به او بده تا بخورد ؛ ولی اگر کسی را دوست داری ، ماهی گیری به او بیاموز و اگر کسی را خیلی خیلی دوست داری ، توربافی به او یاد بده .
آدم تورباف ، لذت ماهی گیری و ماهی خوردن را خود می برد و وابسته نمی ماند ؛ مانند یک خود راهبر است که هم مسیر را می شناسد و هم جهت حرکت و هم انتهای مسیر را .
در مدیریت برخویشتن و محیط ، هیچ گاه نباید پیش داوری کرد . پیش داوری کردن ، یعنی تک سبب بینی و متعصب بودن .
باید دقت داشته باشیم که زندگی دارای یک سری استاندارد است . در مدیریت برخویشتن ، نیاز داریم تا استانداردهایمان واقع گرا باشند . استانداردهای دانش مدیریت برخویشتن عبارتند از :
سطح کافی از دانش ،
امروزی بودن ، رفتار ترازمند
و عملکرد مناسب .
اهداف دست یافتنی را برای حرارت فکری و حرکت و سرعت انتخاب کنید و در آغاز ، اهداف قریب را تعقیب کنید و نگذارید تهدیدها و ابهامات دنبال شما بدوند .
یکی از ویژگی های مدیریت بر خویشتن سکوت به موقع است .
سعی کنید در همه مراحل ، ضمن این که طوفان و آتش فشانی از حرکت و اوج طلبی و رشدیابی در درون شما شعله ور است ، پیک آرامش باشید . همواره بر سکوت متمرکز شوید ؛ ولی در جای خود تلاطم بیان شوید .
هنگامی که سکوت فرا رسید ، سکوت را زندگی کنید و بکوشید به هر جا که می روید ، پیک امید ، آرامش و حرکت به سمت موفقیت باشید .
بعضی افراد همیشه نماد مدیریت و آرامش با اهدافی بلند و روحیاتی بلند مرتبه اند ؛ اینها را باید شناخت و از آنها الگو گرفت .
برای رسیدن به خود رهبری و مدیریت بر خویشتن ، دوری از افراد مضطرب لازم ست ؛ زیرا معاشرت دائمی و ارتباط با مردمان مضطرب ، شما را گرفتار می سازد . برعکس ارتباط با انسان های آرام حتی به مدت کوتاه ، آرامش را به شما هدیه می کند ؛ چون آرامش و نا آرامی مانند مغناطیس منتقل می شوند .
برای تمرین آرامش در مدیریت کارها و مدیریت بر خویشتن سعی کنید هر کاری را ده دقیقه زودتر آغاز کنید که این کار به ویژه در سفر ، شما را از اضطراب دور می کند .
برای مدیریت بهتر بر خویشتن و در برخورد با دیگران و رویدادها تمرین کنید تا بهترین را ببینید .
برای تکمیل روحیه خود راهبری و مدیریت برخویشتن ، بخشنده باشید . آموخته های خود را به دیگران بیاموزید و تجاربتان را منتقل کنید . وقتی شما تجربه ای را منتقل می کنید ، سعی خواهید کرد که به جای آن چیز جدیدی بیاموزید ؛ از این رو همیشه جست وجوگر باقی خواهید ماند و طراوت و تازگی علمی و عملی خواهید داشت .
برای حرکت به سمت مدیریت کارآمد بر خویشتن ، انگیزش و آرامش دو روی یک سکه اند و اگر با هم باشند ، خیلی مفیدند .
از زندگی لذت ببرید و معنویت را در زندگی جریان دهید . انسان زمانی به شهود بر خویشتن می رسد که در حیات خویش ، روزنه های معنویت را بیشتر کند . یکی از مهم ترین عوامل آرامش زا و دغدغه زدا ، دنیای معنویت است که نوعی اکسیر آرامش است .