هرچه پیش آید خوش آید
یکی از مهمترین درس هائی که در زندگی خود آموخته ام این است که زندگی دقیقاً مطابق میل ما نمی باشد . در واقع زندگی ، بی کم و کاست دقیقاْ آنطور است که باید باشد . هرچه بیشتر با این واقعیت زندگی هماهنگ می شویم خوشحال تر شده و استرس های ما کاهش می یابد .
یکی از دلایل بروز ناراحتی ها ، تفاوت بین آنچه هستید و آنچه میخواهید باشید یا تفاوت بین آنچه هست و آنچه توقع دارید باشد ، است . به عبارت دیگر هرجا اتفاقی می افتد ، درگیری بین اعضای خانواده ، شکستن وسایل و یا سقفی که چکه می کند ، شما با تصمیم بزرگی مواجه می شوید .
آیا می خواهید با آنچه حقیقتاْ رخ می دهد ، آنچه باید بپذیرید و آنچه به نحوی با آن دچار مشکل می شوید جدال داشته باشید؟
پذیرش ، هیچ ارتباطی با بی علاقگی و بی توجهی ندارد .
وقتی شما واقعیت موجود را می پذیرید منظورتان این نیست که : من کاری به کار این موضوع ندارم . بلکه هرچند ممکن است ترجیح دهید اوضاع طور دیگری باشد و منکر سایر ارجحیات خود نمی شوید اما پوچ بودن کشمکش ها را درک می کنید .
پذیرش آنچه در حال حاضر روی می دهد نهایت عقل است . این یکی از بزرگترین مسکن های استرس است که در دسترس نوع بشر قرار دارد . این پذیرش آرامبخش ، در مورد تسلیم شدن یا عدم ایجاد تغییرات لازم نیست . زندگی پر از انطباق ها و هماهنگی هاست . ما با اعمال خود باید زندگی و تلاشهای خود را به سر منزل مقصود رهنمون شویم .
اگر وقوع اتفاقی را دوست ندارید و در ضمن می توانید مانع آن شوید ، عالی است! اما وقوع بسیاری از اتفاقات خارج از کنترل شماست .
زندگی یک سفر است که در طول آن حتماْ مسائلی بطور دائمی در گذر خواهد بود تا بتوانیم با آنها درگیر شده و آنها را حل کنیم . اما چرا قدمی به عقب برنداریم و فلسفه آسان گرفتن زندگی را درنیابیم؟ با این کار زندگی آسانتر به نظر خواهد رسید .