اگر تنها یک دقیقه از عمرتان باقی بود چه می کردید؟
من اگر بودم ...
قلبم را به سوی ملکوت باز می کردم و آن را با آغوش باز می پذیرفتم.
عشقم را به همه ی دوستان و عزیزانم هدیه می کردم.
از صمیم قلب از آنها تشکر می کردم ، چرا که هریک با هر آنچه که هستند به من برکت داده اند .
از اقیانوس تشکر می کردم
و از رود ها و جنگل ها .
ممنون از گل ها ،
گیاهان و حیوانات .
ممنون از ستاره ها ، سیاره ها و جهان هستی .
ممنون که مرا توانگر کردید ، به کمک شما فهمیدم که تنها نیستم .
با تنها ثانیه ای که باقی مانده به اعماق وجود خودم نگاه می کنم و خود را می پذیرم . خود ِ واقعی ام را .
دستانم را باز می کنم و خود را در آغوش می گیرم و با شهامت ، عشق و امتنان نفس می کشم .
آنچه را که هست و آنچه را که خواهد بود ، می پذیرم .
اگر تنها یک دقیقه مانده باشد ، پرواز می کنم .