سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

قانون تسلیم

قانون تسلیم به ما می گوید زمانی که دست از مقاومت بر می داریم و شرایط خود را همان گونه که هست می پذیریم ، همه چیز تغییر می کند . ما با واکنش ترس در برابر بیشتر پدیده ها مقاومت نشان می دهیم ، در حالی که اگر ترس های خود را رها کنیم می توانیم با شرایطی که از اختیار ما خارج شده اند ، رویارو شویم .

 

مقاومت ما یک مکانیزم دفاعی کاملا طبیعی بدن است ، سپری است که ناخود آگاه برای محافظت از خودمان در برابر دردها و رنج ها به تن می کنیم . ما در این توهم به سر می بریم که چنین سپری در برابر احساس فقدان ، گناه ، غم و اضطراب ناشی از موقعیت کنونی مان به طریقی از ما محافظت می کند . در نهایت ، مقاومت نمی تواند به اندازه ای که حق بهبود را از ما می گیرد ، محافظتمان کند . این مقاومت ، ما را از دیدن واقعیات و امکانات موجود زندگی باز می دارد . زمانی که تسلیم می شویم ، می توانیم تصاویر غیر حقیقی مان از زندگی را رها کنیم و به خود اجازه دهیم که در حضور زندگی مان همان گونه که هست ، بدون هیچ توهم و تفسیری به سر ببریم .

 

مقاومت ، ما را در میان دردهای عاطفی ناشی از موقعیت های خاص اسیر می کند . مقاومت ، ما را به دام واقعیاتی می اندازد که بیشتر اوقات می خواهیم آنها را تغییر دهیم . مقاومت ، زمانی ایجاد می شود که آرزو داریم واقعیات موجود به شکل دیگری باشد . مقاومت ، تنش به وجود می آورد .

 

مقاومت ما و انکار دیگر حقایق زندگی ، موجب می گردد که در آرزوهای خود محبوس شویم و احساس جدایی و تنهایی کنیم . هنگامی که اسیر آرزوهای شخصی می شویم ، همواره در گیر گفت و گویی درونی پیرامون این فکر هستیم که نباید این گونه باشد . پس تمامی انرژی مان را صرف تغییر شرایط خارجی خود می کنیم .

 

تسلیم ، نقطه مقابل این واکنش طبیعی یعنی جنگیدن برای احقاق حقوق و حفظ آنچه باور داریم به ما تعلق دارد ، است . اما تا هنگامی که تسلیم نشده ایم ، به درد حاصل از شکست های خود می چسبیم . تسلیم شدن به ویژه آن زمان که به ما خیانت کرده اند یا فریبمان داده اند مشکل است ، اما اگر بپذیریم که هر آنچه اتفاق می افتد درست همان است که باید باشد ، می توانیم تسلیم شویم و به جریان طبیعی هستی اعتماد کنیم . ما باید برای فراتر رفتن از درد و رنجمان خلاف غریزه خود که در حفظ آنها تلاش می ورزد ، عمل کنیم و در عوض در مسیر تسلیم و رها کردن دردها گام برداریم .

 

نتیجه ای که از تسلیم حاصل می شود ، شگفتی آور است . هنگامی که خواسته خود را تسلیم شرایط موجود می کنیم ، آزادی حضور در لحظه اکنون را به دست می آوریم و فقط در این حالت است که می توانیم تمامی امکانات و انتخاب های خود را ، حتی آنها که پیش تر از دیدمان نهان بودند ببینیم . تسلیم ، موهبت آرامش ذهن و اعتمادبه نیک خواهی هستی را به ما عطا می کند .

 

تسلیم ، عملی جسورانه و مسیری الهی است که به ما راه دست یابی به واقعیت هایی را ورای آنچه تا کنون می شناختیم ، نشان می دهد . تسلیم شدن به مفهوم درک مشیت الهی و تاکید بر این نکته است که هستی ، رویدادهایی خاص را برای ما در دل خود دارد . تسلیم به ما شهامت می بخشد تا از قلمرو شخصی خود  بخشی از وجودمان که احساس جدایی و تنهایی می کند  به قلمرو کیهانی  آنجا که با همه یگانه می شویم  گام بگذاریم .

 

اگر چه ما در ظاهر ، منحصر به فرد و از هم متفاوت هستیم ، اما در دنیای درونی بسیار به همدیگر شباهت داریم . با وجود این که به نظر می رسد همه ما تنها هستیم ، اما حقیقت آن است که همگی جزیی از یک کل بزرگتر را تشکیل می دهیم و احساس جدایی ، یک توهم است . این یک شوخی کیهانی است که ما را می فریبد تا باور کنیم من و شما از هم جدا هستیم و کردار من به خودم و کردار شما به خودتان مربوط می شود .   

 

لحظه ای درنگ کنید و این احتمال را در نظر بگیرید که جدایی ما فقط یک توهم باشد . اگر ما واقعا با هم یگانه بودیم ، چه می شد ؟ آیا باز هم سعی می کردیم که شرایط را به سود خود و زیان دیگران تغییر دهیم ؟ آیا همچنان تمامی گفته ها و ناگفته ها را متوجه خود می دانستیم و همه مسائل را شخصی تلقی می کردیم ؟ آیا در آن صورت ندای درونی تان شما را به آرامش و رضایت رهنمون می شد ؟

 

ایمان و اعتقاد به این که ما جزیی از این کل عظیم هستیم ، به ما اجازه تسلیم شدن می دهد . اعتماد ما به هستی ، یک زمین استوار و پا بر جا در زیز پاهای ماست . این اعتماد ما را در خردی شست و شو می دهد که موجب می شود زندگی هایمان مطابق با طرح کیهانی در باره ی یکایکمان تجلی یابد هنگامی که تسلیم می شویم مقاومت خود را در رابطه با هر چه در زندگی ما روی می دهد ، کنار می گذاریم . تسلیم ، نشانه نهایت قدرت و مبنای زندگی معنوی است .

 

تسلیم شدن بر این نکته تاکید دارد که ما نمی خواهیم بیش از این به زندگی توام با درد و رنج ادامه دهیم و نشانگر تلاش در تغییر عواطف منفی ماست . تسلیم ، ما را به سوی زندگی ای فراتر از منیت و آن بخش از وجودمان که پیوسته به ما یاد آور می شود جدا ، متفاوت و تنها هستیم ، رهنمون می گردد . تسلیم ، ما را به سوی سرشت حقیقی مان باز می گرداند تا بی هیچ تکاپویی در رقص هستی که زندگی نام دارد ، به جنبش در آییم . تسلیم ، حالتی قدرتمند است ، که بیانگر کمال حکمت کیهانی می باشد .

 

تسلیم ، هدیه ای ست که شما به خودتان تقدیم می کنید . تسلیم ، عمل کردن به ایمان است که می گوید : « اگر چه من نمی دانم این رودخانه به کجا می رود ، اما اطمینان دارم که مرا به جهتی درست خواهد برد . »